سیمای مردان آخرالزمان قسمت دوم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
سَیاتِی بَعدِی اَقوامٌ یاکُلُونَ طیبَ الطَّعامِ وَ اَلوانَها و یَرکَبُونَ الدَّواب و یَتَزینُونَ بِزِینهِ المَراَهِ لِزوجِها و یَتبَرجُ برجَ النِّساء و.....(1)
بعد از من اقوامی میآیند که غذاهای لذیذ و رنگارنگ میخورند برمرکبها سوار میشوند همچون زنی که برای شوهرش آرایش کند، آرایش میکنند همچون زنها خودنمایی میکنند، سیمای آنها چون پادشاهانی طغیانگر است آنها منافقین امت در آخرالزمان هستند که مشروب میخورند، قمار بازی میکننند از خواسته های نفس پیروی میکنند ،از نماز جماعت دوری میگزینند، به هنگام شب تا دیر وقت بیدارند و در خواب روز زیاده روی میکنند مَثَل آنها مَثَل درخت (دخلی ) است که شکوفهای بسیار زیبا و طعمی بسیار تلخ دارد. گفتارشان حکیمانه و کردارشان بیمارگونه است و بیماریشان علاج ناپذیر.
روایت دیگری که براى ما یک هشدار جدّى است مىفرماید: یَتَمَشطُ الرَّجُل کَما تَتَمشَّطُ المَرأهُ لِزوجِها
یکى از آدابى که در دین از نظر اخلاقى به زن و مرد ابلاغ شده آراستگى ظاهر است، حتى در امور عبادى آراستگى موجب فزونى ثواب آن است.
مثلا هر کدام از مسواک زدن و عطر زدن ثواب نماز را هفتاد برابر مىکند. امّا یکى از آفتهایى که در دوره آخرالزمان براى مردها بهوجود مىآید این است که به جاى آراستگى دست به آرایش مىزنند آراستگى با آرایش امر بسیار متفاوتى است. این روایت مىفرماید که بعضى از مردها در دوره آخرالزمان خود را براى دیگران آرایش مىکنند، همانند نوعروسى که براى داماد خودش را آرایش مىکند. این مسئله یکى از آسیبهاى جدى است که ممکن است در آخر الزمان گریبان گیر مردها و جوانها بشود؛ از این جهت آسیب به شمار مىرود که اسلام از مرد روحیات مردانه مىطلبد و آرایش کردن و آنهم به شکل افراطىاش مسلماً یکى از حالتهایى است که مىتواند انسان را از جدیت و مردانگى ساقط بکند.
در روایت دیگری حضرت علی علیه السلام میفرمایند: یأتی علی الناس زمانیرتفع فیه الفاحشه...و یتشبه الرجال بالنساء والنساء بالرجال
زمانی بر مردم میآید که فحشا زیاد شده... مردان خود را شبیه زنان کرده و زنان خود را شبیه مردان میکنند و نماز را سبک شمرده ... پس چون آن زمان آید هلال( ماه شب اول ) مانند ماه شب دوم خود را بنماید و گاهی هم مخفی میشود به طوری که اول ماه رمضان مردم افطار کنند و آخر آن عید بگیرند.(2)
1. منتخب الاثر ص 427 ؛ 2. بحارالانوار،ج96،ص303S